۷ خرداد ۱۳۸۹

چقدر شباهت!!!

اين شعر مير زاده عشقي بنام "دولت حقه است، فغان سر مکن" را لطفا بخوانيد .ميرزاده ازشعراي اواخر قاجاريه و اوايل پهلوي بود كه در سن 31 سالگي كشته شد.**تاكيد مي گردد كه كليه تشبيه ها اتفاقي است !!!به تقويم خود دست نزنيد**

دولت حقه است، فغان سر مکن / بشنو و باور مکن

جان پسر، گوش به هر خر مکن.................... بشنو و باور مکن

تجربه را باز مکرر مکن ............................... بشنو و باور مکن

مملکت ما شده امن و امان ....................... از همدان تا طبس و سیستان

مشهد و تبریز و ری و اصفهان .................... ششتر و کرمانشه و مازندران

امن بود، شکوه دگر، سرمکن

بشنو و باور مکن

یافته اجحاف و ستم خاتمه…………………… نیست کسی را ز کسی واهمه
هست مجازات برای همه……………………. حاکم مطلق چو بود محکمه:

محکمه را مسخره دیگر مکن
بشنو و باور مکن

نسخ شد آئین ستم گستری…………………….. هیچ دخالت نکند لشکری
در عمل مذهبی و کشوری……………………. نیست به قانون شکنی کس جری

شکوه سپس بر سر منبر مکن

بشنو و باور مکن

عصر نو، آیین تجدد بود .............................. فکر نو و صحبت نو مد بود

گرچه کله های سپهبد بود ............................ اصل ندارد ز تعمد بود

فکر اطاعت تو زسر در مکن

بشنو و باور مکن

نیت ملت چه بود: ارتجاع .......................... کهنه پرستیش محل نزاع

قصد وزیران نبود: انتفاع .......................... دولتیان ده نکنند ابتیاع

نیت بد، جان برادر مکن

بشنو و باور مکن

صحبت جمهوریت از بین رفت .................. غصه مخور این نیت از بین رفت

فرقه بی تربیت از بین رفت ...................... زمزمه عاریت از بین رفت

خاطر آسوده مکدر مکن

بشنو و باور مکن


نیست بر این ملت یک لا قبا ...................... فکر اجانب پس از این رهنما

هست دگر موقع صلح و صفا ................... نیست زهم دولت و ملت جدا

واهمه از توپ شبندر مکن

بشنو و باور مکن

گر بشود مجلس شوری ظنین ................... زود ببرند سر مفسدین

پر خط آهن شود ایران زمین .................... ملک شود رشک بهشت برین

تکیه تو بر عدل مظفر مکن

بشنو و باور مکن

تکیه دولت همه بر ملت است ................ ملت از آن، حامی این دولت است

لندن از این حادثه در حیرت است .......... مسکو از این واقعه در زحمت است

دولت حقه است، فغان سر مکن

بشنو و باور مکن

آنکه نکردست جوانان بگور ................. زر نستاندست ز مردم بزور

پازده زیر چهل و یک کرور ................ لندنیان را بنمودست بور

زو طلب خویش مکرر مکن

بشنو و باور مکن

عصر تجدد بود و بلشویک ................. خلق باموال تو یکسر شریک

ازپی زر کس نکند آنتریک ................... مقصد احرار بود نام نیک

حمل تو بر مقصد دیگر مکن

بشنو و باور مکن

خارجه، انهار خراسان نبرد ................ اسکسله و شیله گیلان نبرد

خطه بحرین به عمان نبرد .................. آبروی ملت ایران نبرد

دیده ازاین غصه دگر تر مکن

بشنو و باور مکن

نیمه شبها سر بیراهه راه .................... کشته شد ار چند نفر بیگناه

بود غرض راحت خلق اله ................. هست سفارت سخنم را گواه

جان بده و مفسده شر مکن

بشنو و باور مکن



اين شعر را از اينجا كپي كردم

۶ خرداد ۱۳۸۹

تظاهر ميكنم كه هستي

سراب رد پاي تو
كجاي جاده پيدا شد
كجا دستاتو گم كردم
كه پايان من اينجا شد


دانلود+

هیچکس هنوز نتوانسته که با عوام فریبی سیاسی اعتبار خود را حفظ کند

حاج محمود منصوب شده در سخناني غرا فرمودند كه :""اوباما بداند بيانيه تهران يك فرصت تاريخي براي اوست/ ‌مسوولان روسيه كاري نكنندكه ملت ايران آن‌هارا درصف دشمنان تاريخي خودقراردهد/ ما هم تحت فشار هستيم. آيا مي‌توانيم به صرف اين كه چون تحت فشاريم عليه ملت روسيه كار كنيم؟ نبايد اين باور در ملت ايران ايجاد شود كه ظاهر قضيه دوستي و باطن چيز ديگري است/اين قدرت‌ها تا زماني كه به دنبال زورگويي و تحميل هستند هيچ حركتي را از سوي ملت‌ ايران مشاهده نمي‌كنند مگر اين‌كه در مسير صداقت و با حقوق مساوي همكاري كنند""

در مثل است كه گويند كسي كه خود را بخواب زده است رانمي توان بيدار كرد.من در حيرتم از اعتماد بنفس اين سوگلي . يعني ملت ايران تا حالا روسيه را دشمن نمي دانست كه حالا به فرمود ايشان بخواهيم دشمن بدانيمشان؟
.تاريخ ما پر از از خيانت و تجاوز روسيه اما كو گوش شنوا؟ در يكسال گذشته مردم در خيابانها مرگ بر روسيه مي گفتند و از سوي آقايان بسويشان گاز اشك آور پرتاب مي شد. حالا چه شده است كه احمدي نژاد مانند اسپند بر روي آتش است ؟ بخاطر قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل است. مثل اينكه آقاي مدير جهاني كم كم در حال مات شدن است.

اما بخوانيد جواب دندان شكن روسيه را:
"روسیه بدون تردید از منافع ملی دراز مدت خود پیروی می کند. موضع ما دقیقا موضع روسیه است و در آن منافع ملت روسیه منعکس می شود به همین خاطر نمی تواند در طرفداری آمریکا و یا جانب داری ایران باشد". وی خاطر نشان ساخت که برای روسیه هرگونه غیرقابل پیشبینی بودن، هرگونه افراط گرایی سیاسی، عدم شفافیت و غیر قابل پیگیری کردن در اتخاذ تصمیمات مرتبط به جامعه جهانی که موجبات نگرانی را فراهم می آورد، غیر قابل قبول است. دستیار رییس جمهور روسیه خواستار آن شد که کسانی که از طرف ملت دوست ایران صحبت می کنند، این مسائل را به یاد داشته باشند. پریخودکو گفت: "هیچکس هنوز نتوانسته که با عوام فریبی سیاسی اعتبار خود را حفظ کند".

۳ خرداد ۱۳۸۹

امنيت !

امروز صبح خانمي تعريف مي كرد كه ديروز چگونه كيفش را بسرقت برده اند .ماجرا را خلاصه برايتان مي نويسم.
ديروز صبح حدود ساعت 6:20 اين خانم جوان از منزل بيرون مي آيند كه سوار سرويس شوند سر كارشان حاضر شوند. در حال عبور از كوچه بودند كه دونفر سوار بر موتور سيكلت به ايشان حمله مي كنند. اين خانم جيغ مي كشند و درخواست كمك مي كنند اما كسي آن اطراف نيست . راكبان موتور سيكلت هل مي دهندش تا زمين بخورد و با چاقو روي دستش خراشهايي ايجاد مي كنند تا مقاومت نكند و كيف را بدهد. سر انجام براي صدمه بيشتر كيفش را مي دزدند و فرار مي كنند.علاوه بر كارتهاي بانكي و اوراق شناسايي و مدارك حدود يك ميليون تومان ارزش موبايلها و آي پاد و كيف پول ... بوده است.كه بسرقت مي رود.
تا اينجاي قضيه را زياد ديده و شنيده ايم.اما جالب ماجرا در كلانتري اتفاق مي افتد. اين خانم مي گويد به اتفاق پدرم به كلانتري رفتم كه گزارش كنم . در بدو ورود كه همه آقايان مشغول پاسخ به امتحاني تستي بودند! بعد از آن از اين اتاق به آن اتاق و كلي دوندگي براي اعلام گزارش سرقت. در همين جمعي يكي از ايشان سئوال مي كند"" اصلا تو چرا ساعت 6:20 بيرون بودي؟" (با لحن زشت ) !!! خانم مي گويد كه از اين به بعد هر وقت خواستم برم بيرون به شما مي گويم كه شما مواظبم باشيد. آقا ي پليس مي فرمايند كه ما نمي تونيم براي شما اسكورت بگذاريم!
قرار است امروز صبح اين خانم پيگير اين سرقت شوند و دوباره به كلانتري مراجعه كنند البته ساعت 10 به بعد چون در كلانتري به ايشان گفتند ما صبح مانور آزاد سازي خرمشهر داريم!.
جديدا در شهري كه زندگي ميكنم از اين قبيل ماجراها فراون ديده شده است. اين خانم شانس آورده كه صدمه ايي نديده (آقاي دزد با معرفت بودند!) وگرنه بسيار ديده شده كه با شمشير وقمه حمله مي كنند و وحشيانه زخمي مي كنند.
البته در چند پست قبل هم گفتم كه نيروهاي زحمتكش انتظامي با اين موارد كاري ندارند بيشتر درگير زلف دختران و فاق شلوار پسران هستند .هر چه باشد هم لطيفتر است و هم خطرش كمتر!
پي نوشت:
بعضي از نيروهاي پليس بسيار زحمت كش و با شرف هستند.

۲ خرداد ۱۳۸۹

برگي از تاريخ

اين دفاع ميرزا رضاي كرماني عجيب به دلم نشسته !
ثمر درخت سلطنت
وقتى ميرزا رضا كرمانى، ناصرالدين شاه را كشت و دستگير و زندانى شد، تا آخر، از اين كارش پشيمان نشد و از عمل خود به عنوان دفاع از حريم ملت و مبارزه با مظاهر ظلم و ستم و استبداد، دفاع كرد. در بخشى از دفاعيات او آمده است: پادشاهى كه پنجاه سال سلطنت كرده باشد و هنوز امور را به اشتباه كارى به عرض او برسانند و تحقيق نفرمايند و بعد از چندين سال سلطنت، ثمر آن درخت، وكيل الدوله، آقاى عزيزالسلطان، امين خاقان و اين اراذل و اوباش و بي‏پدر و مادرهايى كه ثمره اين شجره شده‏اند و بلاى جان عموم مسلمين گشته‏اند، باشند، چنين شجر را بايد قطع كرد كه ديگر اين نوع ثمر ندهد.

برگي از تاريخ

اين دفاع ميرزا رضاي كرماني عجيب به دلم نشسته !
ثمر درخت سلطنت
وقتى ميرزا رضا كرمانى، ناصرالدين شاه را كشت و دستگير و زندانى شد، تا آخر، از اين كارش پشيمان نشد و از عمل خود به عنوان دفاع از حريم ملت و مبارزه با مظاهر ظلم و ستم و استبداد، دفاع كرد. در بخشى از دفاعيات او آمده است: پادشاهى كه پنجاه سال سلطنت كرده باشد و هنوز امور را به اشتباه كارى به عرض او برسانند و تحقيق نفرمايند و بعد از چندين سال سلطنت، ثمر آن درخت، وكيل الدوله، آقاى عزيزالسلطان، امين خاقان و اين اراذل و اوباش و بي‏پدر و مادرهايى كه ثمره اين شجره شده‏اند و بلاى جان عموم مسلمين گشته‏اند، باشند، چنين شجر را بايد قطع كرد كه ديگر اين نوع ثمر ندهد.

گفت هوشياري بياراينجا كسي هشيار نيست

محتسب مستي به ره ديد و گريبانش گرفت
مست گفت اي دوست اين پيراهن است افسار نيست
گفت مستي زان سبب افتان وخيزان ميروي
گفت جرم راه رفتن نيست ره هموار نيست
گفت ميبايد ترا تا خانه قاضي برم
گفت روصبح آي قاضي نيمه شب بيدار نيست
گفت نزديك است والي را سراي آنجا شويم
گفت والي از كجا در خانه خمار نيست
گفت تا داروغه راگوييم در مسجد بخواب
گفت مسجد خوابگاه مردم بدكار نيست
گفت ديناري بده پنهان و خود را وا رهان
گفت كار شرع كار درهم و دينار نيست
گفت از بهرغرامت جامه ات بيرون كنم
گفت پوسيده است جز نقشي ز پود و تار نيست
گفت آگه نيستي كز سر درافتادت كلاه
گفت در سرعقل بايد بيكلاهي عار نيست
گفت مي بسيار خوردي زان چنين بي خود شدي
گفت اي بيهوده گوحرف كم وبسيار نيست
گفت بايد حد زند هشيار مردم مست را
گفت هوشياري بياراينجا كسي هشيار نيست

پروين اعتصامي

دوم خرداد است

*امروز دوم خرداد است سالگرد انتخاب خاتمي بعنوان رياست جمهوري . چه زود گذشت.عكسها را ببينيد و كامنتها را بخوانيد .

**همكاري دارم كه ساكن اصفهان است و ايام مرخصي به آنجا مي رود .هميشه پروازش شبها بوده است گويا جديدا پروازي هم صبحها براي اصفهان برقراركرده اند. براي تنوع ايشان اين پرواز را انتخاب كرد. از دو روز پيش سر به سرش ميگذاشتم كه فلاني پروازت حتما بخاطر گردوغبار كنسل خواهد شد.بهر حال ديروز خدا حافظي كرد و رفت. امروز موقع خوردن ناهار چشمم به جمالشان روشن شد.
شما چه فكر مي كنيد؟ يك پرواز به چه دليلي مي تواند كنسل شود؟ خراب هواپيما ؟ بدي آب و هوا ؟ گردوغبار؟ خواب ماندن خلبان؟ نه اينها نبود.
تعمير باند فرودگاه دليلش است!!! جالب اينجاست كه هواپيمايي كه از اصفهان بلند شده بود به اينجا رسيد اما اجازه فرود داده نشد!يعني اصلا به ايرلاين اعلام نكرده بودند كه باند براي تعميرات بسته است . و مسافرين هم دستشان از همه جا كوتاه بود و كاري نمي توانستند انجام بدهند.
بقول دوستي "مملكته داريم؟"

كلا دنيا را با مديريت جهاني خودمان شگفت زده كرديم!

۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۹

گلها و گلوله ها


از ديروز كه عكس بالا را ديده ام مدام فكر مي كنم كه اين نوجوان معصوم چرا بايد با اين شوق به اين گلوله ها نگاه كند؟ بهتر نيست بجاي گلوله به اين نوجوان گل داد؟ بجاي جنگ آوري ،صلح ، دوستي و عشق آموخت؟ نمي توان آنها را به دامان طيعت برد و برايشان از خاك و آسمان آبي گفت؟به ايشان آموخت كه زندگي ارتباط انسان است با خدا ، انسانهاي ديگر و طبيعت است پس بايد دوستشان داشت . يا به آنها ياد داد بجاي اينكه چگونه كسي را كشت بتوان جانش را نجات داد؟
به اين نوجوانان خشونت مي آموزند غافل از اينكه هركه باد بكارد طوفان درو خواهد كرد...


عكس بالا را ازاينجا گرفتم عكسهاي ديگري هم دارد كه ميتوانيد ببينيد.


۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۹

از رنجي كه مي بريم

ابتدا اين متن را بخوانيد(+) .بعد از آن؛اين لينكها را هم ملاحظه فرماييد (++) و (+++).

حال به اين تيتر توجه كنيد "احمدی نژاد:جزو 17 اقتصاد بزرگ جهان هستیم"

و به گوشهايم دست مي كشم كه مخملي نباشند و بي اختيار اين كلمات را زمزمه مي كنم. اقتدار..ام القراي جهان اسلام.. مديريت جهاني...قله هاي رفيع پيشرفت..ايراني آباد..

آزادترين كشور جهان

1- بعد از ماهها تلاش سياسي اوايل هفته در تهران توافقي حاصل شد كه بر اساس آن مقرر شد كه 1200 كيلو اورانيم سه ونيم درصد تحويل تركيه شود و معادل آن سوخت 20 درصد تحويل ايران گردد. چرا چند ماه قبل اين اتفاق نيفتاد سئواليست كه برايم بي پاسخ مانده است. اينهمه لطمه سياسي واقتصادي بر كشور تحميل شد و سر آخر هم نرمش در قبال تبادل سوخت. در 22 بهمن احمدي نژاد گفته بود كه اولين محموله سوخت بيست درصد را در داخل توليد كردند.اگر اينطور است جز اين است كه اين به معني كوتاه آمدن در قبال مسئله هسته ايي است؟ وقتي ميشود در داخل توليد كرد چه لزومي به تبادل سوخت است؟سكوت سايتهاي خبري هم نشان دهنده خيانتيست كه بر مردم ايران مي رود.

2-در اين جا + از آزادترين كشور دنيا صحبت شده است كه بايد به آن بازداشت آقاي خليل بهراميان وكيل فرزاد كمانگر رانيز اضافه كرد

""در طول هفتاد و دو ساعت گذشته و در آزادترین کشور دنیا، علی صارمی به اعدام، حمزه کرمی به یازده سال حبس تعزیری، بهاره هدایت
به نه سال و نیم حبس تعزیری، میلاد اسدی به هفت سال حبس تعزیری، معصومه یاوری به هفت سال حبس تعزیری، زهرا جباری به چهار سال حبس تعزیری و مهدی اقبال، قاری دعای کمیل حسینیه دارالزهرا، در دادگاه تجدید نظر …به چهار سال حبس تعزیری محکوم شده اند.""


3
-درمملكت ما دانشجو و تحصيل كرده خارج مي شوند و بجايشان قاتل و جاني مي آيند.آن هم با استقبال رسمي!

۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۹

مرغ سحر ناله سر كن

آقاي موسوي شيوه دادرسي آن پنج هموطن را كه اعدام شدند محكوم كرد.
آقاي دادستان تهران جناب دولت آبادي فرمودند كه آقاي موسوي بخاطر مصلحت نظام تا كنون بازداشت نشده اند. و اگر بازداشت شونددرمورد اين بيانيه جدا گانه محاكمه خواهند شد.
اما سئوالاتي كه براي من پيش آمده است :

1-چه كسي مصلحت نظام را مشخص مي كند؟
2-مگر همه در برابر قانون برابر نيستند؟
3-آيا دستگاه قضا ئيه كشور قوه ايي جداگانه مستقل از ساير قوا نيست؟
4-با فرض بالا يعني پذيرفتن اينكه قوه قضائيه عملكردي مستقل دارد پس چگونه رسيدگي به تخلفات آقاي موسوي(اصولا اگر تخلفي صورت گرفته باشد ) بواسطه سياسي كاري تعطيل مي گردد؟
5- پرسش اساسي اينجاست كه اگر بخاطر مصلحت نظام تخلفات آقاي موسوي بررسي نمي شودآيا امكان ندارد بخاطر همان مصلحت چند انسان نيز اعدام گردند؟

پي نوشت:من سبزم

۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۹

برنامه ريزي!

ابتداي امسال با خودم عهد كردم كه يك برنامه كامل طرح ريزي كنم تا از اين رخوت و پوچي و بي انگيزگي خارج شوم. يك هفته نشستم اهدافم را ليست كردم ، جدول كشيدم ، فرصتها و تهديدها، نقاط ضعف و قدرت را بدست آوردم و استراتژي طرح كردم. مهمترين آنها ياد گيري زبا ن انگليسي بود كه پيشنياز اهداف بعدي من( امتحان دكترا و PMP )قرار مي گرفت . الان كه حدود يك ماه ازآن برنامه ريزي مي گذرد حتي يك كلمه هم زبان نخوانده ام. امان از دست اين زبان انگليسي كه تبديل شده به گربه سياه. يادم مي آيد روزي كه پدرم دستم را گرفت و بهمراه هم پيش پسر داييم كه مثلا زبان انگليسي ياد بگيرم، كلاس سوم دبستان بودم.بنده خدا چقدر ذوق و شوق داشت كه من بتونم مثل بلبل انگليسي صحبت كنم. از اون روز تا حالا دهها معلم و آموزشگاه عوض كردم . دهها نوع كتاب و نوار و نرم افزار را امتحان كردم .نشد كه نشد. نه اينكه بي استعداد باشم .نه. اما هميشه يك اتفاقي ،مشكلي پيش مي آيد كه .باعث مي شود از زبان دور شوم. در هر صورت اين زبان شده مشكل اساسي زندگي ام. ادامه تحصيل ، شغل ، مهاجرت همه و همه وابستگي اساسي به آن پيدا كرده اند. بايد فكري اساسي كنم

۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۹

اراذل و اوباش

چند روز است كه يگانهاي ويژه در شهر پراكنده اند. بيشتر هم سر چهار راه هاي مهم و خيابانهاي پر تردد. با ماشينهاي سياه وشيشه هاي دودي. دستشان باتوم هست و كلاشينكف. روز اول فكر كردم اتفاق مهمي افتاده (بمب گذاري يا ترور... ) بعد از پرس وجو مشخص شد كه طرح به اصطلاح مبارزه با اراذل و اوباش در جريان است. دو روز پيش راننده شركت مي گفت كه با ون رفتند جلوي دانشگاه آزاد و دختران به اصطلاح بد حجاب را توقيف كردند وبردند. برام سئوال بود كه در كجاي دنيا دختران دانشجو جزو ارازل به حساب مي آيند؟ديروزغروب كه از چهار راه نزديك خانه مي گذشتم يكي از اين پلنگي پوشها خيره به من نگاه مي كرد ،سئوال كردم براي چه اينجا ايستاده ايد ؟با لهجه اي نا آشنا گفت براي دستگيري اوباش. ابخندي زدم و رفتم .از ديروز با خودم درگيرم كه اي بابا اين چهارراه تنها اتفاق مهمش اين است كه تصادفي مختصردر ان اتفاق مي افتد. ارذل و اوباشش كجا بود؟چند تا خيابان آنطرفتر است كه كيف قاپي مي كنند (بلايي كه بر سر خودم هم آمد) با چاقو حمله مي كنند .آنهم نه اين وقت روز بلكه بين ساعت 2 تا 4 و يا آخر شبها كه شهر خلوت است اينكار را مي كنند . از سوي ديگر مگر جناب آقاي اراذل و اوباش بر روي سر مباركشان شاخ دارد كه با يك نگاه فهميد ايشان شخص شخيش اراذل هستند؟ در هر صورت نا امني اراذل كم بود كه نوع ديگري از آنها هم اضافه شد .

۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۹

قضيه حجاب

با توجه به اينكه مشكل فقر حل شده است، مشكل بيكاري به سامان رسيده ، شكمها سير شده ، تهديدات خارجي از بين رفته ، تحريمها برچيده شده ، مسئله انتخابات بپايان رسيده ، دختران و پسران دم بخت دست در دست هم گروه گروه به خانه بخت رفته اند ، تورم حل شده ،ركود نداريم ،جزاير سه گاه سندش بنام ما خورده شده ، خزر هم 50 درصد ش مال ماست شايد چند درصد هم بيشتر بشود، ايرانيان در سراسر جهان تكريم مي شوند و احتياج به رواديد ندارند ، خشكسالي نداريم ؛ مشكل گرد وغبار نداريم ، ديگر قرار نيست زلزله بيايد ، مديريتمان جهاني شده ، قوه قضائيه فرا جهاني شده ، و هزاران هزار مشكل ديگر حل شده است و تنها يك مشكل مي ماند و آن هم زلف دختركان و آرايش نسوان.

۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۹

روزنوشته هاي يك متولد 53