۵ تیر ۱۳۸۹

خاطرات

تا چشم كار مي كند اينجا كهور است و بيابان.

ديروز غروب خيلي خوابم مي آمد اما شب كه فرا رسيد فكرم شروع به پرواز كرد دوباره . تا صبح نخوابيدم. چقدر ياد يونس افتام كه الان زير خروارها خاك خوابيده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر